انسانها میتوانند حسی ششم شبیه خفاشها پیدا کنند
گامی تازه در شناخت تواناییهای مغز

آیا انسانها میتوانند مانند خفاشها «ببینند»؟ به نظر میرسد پاسخ، بله است. پژوهشگران در ژاپن نشان دادهاند که انسانها میتوانند از اکولوکیشن (Echolocation) یا جهتیابی صوتی برای شناسایی اشیاء و حتی تشخیص چرخش آنها بدون استفاده از نور بهره ببرند؛ قابلیتی که میتواند نوعی حس ششم محسوب شود.
چگونه مغز انسان میتواند با صدا ببیند؟
در پژوهشی که در سال ۲۰۲۱ در مجله PLoS One منتشر شد، میوا سومیا (Miwa Sumiya) از مرکز اطلاعات و شبکههای عصبی در اوساکا، نشان داد که مغز انسان توانایی قابلتوجهی در درک الگوهای سهبعدی بازتاب صدا دارد. این توانایی، مشابه همان مکانیزمی است که خفاشها برای پرواز و جهتیابی در تاریکی استفاده میکنند.
سومیا میگوید: «بررسی نحوهی یادگیری انسان برای شناسایی محیط از طریق صدا، میتواند به درک انعطافپذیری مغز انسان کمک کند. همچنین، با مقایسهی یافتهها در انسان و حیوانات، میتوانیم به درک عمیقتری از راهبردهای حسی گونههای مختلف برسیم.»
آزمایش در تاریکی کامل
در این آزمایش، ۱۵ شرکتکننده هدفون و دو تبلت دریافت کردند. یکی از تبلتها سیگنال اکولوکیشن مصنوعی را تولید میکرد و دیگری بازتاب صدا را پخش میکرد. در اتاقی جدا، دو استوانه با شکلهای متفاوت (شبیه چرخ دوچرخه با چهار یا هشت پره) قرار داده شده بود که گاهی ثابت و گاهی در حال چرخش بودند.
امواج صوتی مصنوعی تا فرکانس ۴۱ کیلوهرتز تولید میشدند (بالاتر از محدودهی شنوایی انسان) و سپس با کمک یک «سر مصنوعی مینیاتوری» مجهز به میکروفون، ضبط و بازپخش میشدند تا شرکتکنندگان آنها را بهصورت صدای سهبعدی بشنوند.
نتایج نشان داد که شرکتکنندگان توانستند تنها با گوش دادن به بازتاب صدا، تشخیص دهند کدام استوانه در حال چرخش است. این نخستین شواهد از توانایی انسان در اکولوکیشن متغیر در زمان (Time-Varying Echolocation) است؛ روشی که فراتر از یافتن موقعیت اشیاست و میتواند شکل و حرکت آنها را نیز درک کند.
کاربردهای بالقوه برای آینده
پژوهشگران امیدوارند این کشف بتواند به افراد نابینا کمک کند تا محیط اطراف خود را دقیقتر درک کنند. در افراد نابینا، بخشی از مغز که معمولاً وظیفهی پردازش دیداری را دارد، میتواند برای پردازش صداهای بازتابی بازسازیشده و به نوعی «دیدن با صدا» تبدیل شود.
این پدیده، که با عنوان انعطافپذیری عصبی (Neural Repurposing) شناخته میشود، به مغز اجازه میدهد تا از مسیرهای جدیدی برای تفسیر دادههای حسی استفاده کند. به همین دلیل، برخی نابینایان توانستهاند با تولید صداهای کلیکمانند از دهان خود، طرحی ذهنی از اتاق یا محیط اطراف بسازند.
گام بعدی در تحقیقات
مرحلهی بعدی پژوهش این است که شرکتکنندگان بتوانند هنگام شنیدن بازتابها آزادانه حرکت کنند؛ مشابه رفتار خفاشها که حس جهتیابی آنها فعال و وابسته به حرکت است. سومیا میگوید: «وقتی انسان یاد بگیرد از این حس جدید در حین حرکت استفاده کند، شاید بتواند جهان را به معنای واقعی کلمه از زاویهای تازه ببیند.»



